سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  • گدای فاطمه (س) ( جمعه 89/12/6 :: ساعت 5:58 عصر)

    یا رب البیت الحرام...

    ساعت 1 نیمه شب رسیدیم هتل ضیافة العربیه ی مکه...

    وسایل رو گذاشتیم توی اتاق و سریع حاضر شدیم برای رفتن...

    ساعت 2 حرم بودیم... از قسمت مروه وارد شدیم...

    اول به سجده افتادیم... اشک بی اختیار گونه ها رو نوازش میکرد...

    سرم رو پایین نگه داشته بودم تا آخرین پله... یهو سرم رو بالا گرفتم و ...

    خدای من... الهی... قبله بود و کعبه... الله اکبر..

     الهی و ربی من لی غیرک.... دیگر اشکی نبود...!! آرامش مطلق... انگار تو بغل خدا بودم...کعبه تو نظرم خیلی کوچیکتر از اونی که فکرشو میکردم اومد!

    کعبه یک سنگ نشان است که ره گم نشود......حاجی احرام دگر بند ببین یار کجاست

    رفتیم طواف کنیم... من تنها بودم...

    میچرخی و می چرخی و احساس میکنی که یک نقطه بودی و در این طواف یک خط پیوسته ای و احساس میکنی که هیچ نیست ، فقط او هست و تو عدمی هستی که وجود خود را حس میکنی...!کعبه نقطه عشق است و تو یک نقطه پرگاری و دراین دایره سرگردان...!

    کعبه بام پرواز به سوی خدا... طواف...عشق مطلق...همه او...

    بار اولی که طواف کردم نمیدونم چرا یه جورایی به دلم اون طور که باید نچسبید!!(خدایا نمیشد اونجام خانوم ها و آقایون جدا میشدن؟!!!)

    بعد از طواف، نماز طواف رو پشت مقام ابراهیم خوندم...برای اولین بار تو عمرم بود که با تمام وجودم از بندگی...از نماز که اوج بندگیمه چنان لذتی بردم که دیگه تکرار نشد...

    و بعد راهی صفا شدم تا سعی صفا و مروه انجام بدم...

    سعیده اومد پیشم و سعی رو دست در دست هم انجام دادیم... برای اولین بار خیلی طولانی بود برامون... یاد هاجر و طلب آب... تلاش بر روی خاک....پا جای پای هاجر گذاشتن... هروله کردن...

    وقتی تقصیر میکنی انگار دیگه هیچ وزنی از بدنت رو حس نمیکنی....انگار دیگه داری تو آسمونا راه میری...شدی فقط مال خدا....!

    نزدیک اذان صبح شده بود دیگه! رفتیم به جا برای نماز پیدا کنیم که پیدا نشد! روی پله ها نشستیم تا نمازشون رو خوندن...

    بعد هم یه جا پیدا کردیم و نمازمون رو خوندیم...

    حالا نوبت طواف نساء بود... باز هم سعیده و من! هم دوش هم...

    رکن حجر... رکن عراقی... رکن شامی... رکن یمانی... مستجار... مقام ابراهیم... حجر اسماعیل... خدایا این منم؟!!!

    باورم نمیشد... من و همچین جایی؟!

    مثل آدمی که تازه متولد شده بودم...

    بعدهم پشت مقام نماز طواف نساء رو خوندیم

    حرکت کردیم به سمت هتل برای صبحانه...

    کمی خوابیدم و بعد راهیه حرم شدم...


    الهی لک الحمد بالنعمة.... یا حق





    کل لبیک ها
    روز چهارم و احرامی دوباره
    روز سوم حضور در مکه
    زیارت دوره
    روز دوم حضور در مکه
    روز اول حضور در مکه
    طواف دل
    لبیک...
    [عناوین آرشیوشده]

    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن